صاحبدلان

متن مرتبط با «نداشت» در سایت صاحبدلان نوشته شده است

شهیده YAFA شهیدی که دوست نداشت فقط یک عدد باشد

  • "شب رسید" عبارتی که تنها در دو کلمه. اما خیلی ترسناک، دلهره آور و دردناکه.شب رسید یعنی ، بمباران شروع شد و جهان تاریک و هوا سرد شد.پس من روی زمین سرد دراز می کشم . آب میرم و از ترکش ها پنهان میشم. و تظاهر می کنم که کسی را از دست ندم، تکه تکه نشم یا زیر آوار گرفتار نشم.من همینطور چند ساعت زیر آوار باقی می مانم، منتظر رهایی، چه شب سختیه. منتظر رهایی، چه شب سختیه...تانک ها نزدیک ما هستند. به معنای واقعی کلمه دور هم توی خونه حلقه زدیم. خداحافظی های آخرمان را می کنیم تا کی نوبت ما برسه. خدا خدای ماست. حسبنا الله و نعم الوکیل.اسم من یافاست . چیزی که بیشتر از همه منو میترسونه اعلام مرگ من به عنوان یک عدد بین اعداد قربانی هاست که توسط اشغالگران هدف قرار گرفته شدند. و هر روز به تعدادشان افزوده میشه و شمردنشان هم حتی سخت تر میشه.میگن "شهادت زن جوانی به همراه دیگران در بمباران یک منطقه مسکونی"من یک عدد نیستم. من 24 سال را طی کردم تا به اینی که الان هستم تبدیل شدم. من دوستانی دارم ، خاطراتی دارم و یک عالمه رنج ...منبع: برنامه نوسان شبکه دو سیما مورخ 1402/9/20بچه های دهه 50 و 60 به خاطر شرایط جنگ و بمباران تا حدودی این وقایع را درک می کنند ، کم و بیش چیزهایی یادشان هست ولی درک این شرایط برای بچه های دهه 70 به بعد به مراتب سخته. اینکه هیچ امیدی نداشته باشی و ندونی وقتی سر میزاری زمین چند درصد احتمال داره طلوع فجر فردا را ببینی. یا چقدر ممکنه عزیزی که الان داری فردا هم پیشت باشه. دغدغه ات حفظ جان باشه و بس و تمام لذتهای دنیا برات مثل یک رویا و یا خاطره ای دور به نظر بیاد. حتی از قدم بعدیت که به سلامت برمیداری مطمئن نباشی. اونقدر مصیبت میبینی که روحت میمیره و مثل سنگ میشه. اما نه. خدا با ماس, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها