صاحبدلان

متن مرتبط با «نشسته» در سایت صاحبدلان نوشته شده است

خداحافظ ای داغ بر دل نشسته

  • یک وقتهایی با خبرهایی یک فشاری به قلب آدم میاد که آدم نمیدونه باهاش چیکار کنه. یکیش همین خبر بیمارستان المعمدانی غزه. و من پیش خودم شرمنده که کاری از دستم بر نمیاد تا حداقل دل خودم آرام بگیره. شاید مرهمی بر دلهای داغدیده عزیز از دست داده باشه. شرمنده ام که مستاصل از چاره جویی ام. واقعا تحمل این مصائب سخته. فکر اینکه اگر خدای ناکرده برای عزیزان نزدیک ما این مصائب پیش بیاید، خونم به جوش میاد. و البته آنها هم عزیزان مایند. عزیزان امت اسلامند و خون اسلام به جوش آمده. در قضیه اتفاق وحشتناک ساختمان پلاسکو که یک حادثه بود کل کشور تا مدتها عزادار بود و هر وقت به یادش که می افتادند آه حسرتی از نهاد انسان در می آمد. تازه آنجا هیچ زن و کودکی کشته نشد. اما اینجا چه؟ یک بیمارستان با آن همه بیمار و زخمی که اکثرا زن و کودک بودند. حقا که خون گریستن رواست. هر کس این جنایات را توجیه کند قطعا شریک در جنایت است. 70 ساله که جنایت می کنند و یک جایی یک نقطه ای بر پایان این جنایات باید باشد، انشاالله به زودی. "نصر من الله و فتح قریب" و این وعده الهی است. انا فتحنا لک فتحا مبینا.اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجخداحافظ ای همنشین همیشه ، خداحافظ ای داغ بر دل نشستهتو تنها نمیمانی ای مانده بی من ، تو را میسپارم به دل های خستهتو را میسپارم به مینای مهتاب ،تو را میسپارم به دامان دریااگر شب نشینم اگر شب شکسته ، تو را میسپارم به رویای فردابه شب میسپارم تو را تا نسوزد ، به دل میسپارم تو را تا نمیرداگر چشمه ی واژه از غم نخشکد ، اگر روزگار این صدا را نگیردخداحافظ ای برگ و بار دل من ، خداحافظ ای سایه سار همیشهاگر سبز رفتی اگر زرد ماندم ، خداحافظ ای نو بهار همیشهمحمود درویش: اگر از تو درباره‌ی غزه پرسیدندبگ, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها