صاحبدلان

متن مرتبط با «سپهری» در سایت صاحبدلان نوشته شده است

سهراب سپهری

  • امروز از روی تقویم و سیستم عددی یک روز خاص و رند هست. یعنی 3/2/1 .اما امروز سالگرد درگذشت شاعری هست که با شعرهای این شاعر من به شخصه به شعر علاقمند شدم. شاعری که شعر نو میسرود اما در این نوع شعر هم خودش قالب نویی داشت. نگاه عمیق و تصویر سازی فوق العاده ای که شاید به واسطه نقاش بودن و جهانگردی شکل گرفته باشد. و البته روان بودن. خصوصیتی که در کمتر شاعری شاید پیدا شود.اگر نیما یوشیج به عنوان بنیان گذار شعر نو ، مرزی باشد در تاریخ ادبیات کهن کلاسیک و نوین شاید بتوان گفت که سهراب هم مرزی است در بدنه شعر نو که به وجود آورنده و سرآغاز موجی عظیم از شعرهای زیبایی است در قالب شعر نو که امروزه شاهد هستیم. رفتم و سرچ کردم که آخرین شعر سهراب سپهری قبل از مرگ چه بوده. به شعری برخوردم که سرشار از روح زندگی و خاطره بازی است. شعر بلندی که در دل خودش پر از تک مصرع هایی است که خود به تنهایی می تواند کار یک شعر بلند را بکند.امیدوارم لذت ببرید...شب آرامی بودمی روم در ایوان، تا بپرسم از خودزندگی یعنی چه؟مادرم سینی چایی در دستگل لبخندی چید، هدیه اش داد به منخواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجالب پاشویه نشستپدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی دادشعر زیبایی خواند، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین:با خودم می گفتمزندگی، راز بزرگی است که در ما جاریستزندگی فاصله آمدن و رفتن ماسترود دنیا جاریستزندگی ، آبتنی کردن در این رود استوقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایمدست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟!!!هیچزندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماندشاید این حسرت بیهوده که بر دل داریشعله گرمی امید تو را، خواهد کشتزندگی درک همین اکنون استزندگی شوق رسیدن به همانفردایی است، ک, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها